مَن هَنوزم دوستت دآرم

دو شب اول قدر رو،قدر ندونستم اینکه دُعا نخوندم،آرزو نکردم و ... دلیل بر بی اعتقادی و کافر بودنم نیست. اونقد از این دُنیآ و آدماش دلم پُره که حسُ حال ندارم دو شب قدر که گذشت فقط نشستم و فکر کردم،این که چرا من به این روز افتادم..گناهم چی بود خُدا؟! تو که از دل من باخبری اون چیزی که تو دلمه رو بهم بده ازت خواهش میکنم کاش همه چیز درست بشه بشه همونی که من میخوام... خُدایا؟!پاداش چهار سال سختیُ صبر منو بده کُمکم کن بهترین باشم خُدآی خوبم +خیلی دلم میخواد اونقد پیشرفت کنم که همه عالمُ آدم حسرت داشتنمو بخورن..یعنی میشه؟! مَن هَنوزم دوستت دآرم...